مدتی است که شبکه دوم سیما مجموعه تلویزیونی "تا غروب" را روی آنتن دارد. این مجموعه که براساس فیلمنامهای از علی اکبر محلوجیان به تصویر کشیده شده، داستان پزشکی است که تمامی اموالش را به نام همسرش میکند. اما همسر او دچار بیماری میشود و درمدت زمان کوتاهی از دنیا میرود. پس از مدتی دکتر هم متوجه میشود که مبتلا به بیماری است و مدت زیادی برای زندگی در اختیار ندارد. دختر و پسر این دکتر که ازدواج کردهاند، به تحریک همسرانشان چشم به اموال دکتر میدوزند و با یکدیگر بر سر کسب اموال او رقابت میکنند تا جایی که داماد دکتر با ارائه شکایتی حکم توقیف اموال و جلب دکتر را میگیرد.
درهمین زمان، دکترعمارت قدیمی که به خانوادهاش تعلق دارد را دراختیار بیماران بی بضاعت قرار میدهد و ... در این مجموعه فرامرز صدیقی، ابوالفضل پورعرب، مرجان شیر محمدی، حسن جوهرچی، مرتضی احمدی، هاله سروش، ناصر لقایی، جمشید جهانزاده، میرصلاح حسینی، یحیی آذرنوش، خسرو بامداد، مژگان ربانی، علی عالی پور، مهشید گودرزی و لیلا موسوی بازی دارند.
محمد بنایی، تهیه کننده و کارگردان مجموعه تلویزیونی "تا غروب" درباره انگیزه ساخت این سریال میگوید: در جامعه ما آثار هنری از جایگاه خاصی نزد مخاطب برخوردار است. ارتقای سطح دانش و بینش عمومی نسبت به زندگی میتواند از جمله انگیزههای ارائه آثار تلویزیونی باشد که در این سریال هم به این مسئله توجه کردهایم. در این سریال ما به مسائل و مشکلات مردم و جریانها و انتخابهای مختلف مردم اشاره داریم که در نهایت قضاوت درباره نوع زندگی را به عهده خود مردم گذاشتهایم تا میان راههایی که در داستان به آن اشاره میشود میان راه بهتر قضاوت کنند.
وی در پاسخ به این که در بیشتر مجموعههای ایرانی چند قسمت نخست به مقدمه چینی میگذرد و بیننده در نخستین قسمتهای سریال جذب آن نمیشود که به نظر میرسد این مسئله در مورد مجموعه تلویزیونی "تا غروب" نیز احساس میشود، توضیح داد: معمولا در بیشتر فیلمنامههای تلویزیونی تا یک سوم فیلمنامه اختصاص به مقدمه چینی و معرفی شخصیتهای داستان، موضوع، حوادث و گروههای داستانی دارد که امری گریز ناپذیر است. ولی ما در این سریال حتی معرفی شخصیت و طرح موضوع داستان و مقدمه چینی را از همان قسمت نخست از طریق کشمکشهای دراماتیک آغاز کردهایم؛ یعنی ازطریق کشمکش و درگیری بین داماد و فرزندان دکتر با دکتر در زمینه تقسیم ارثیه صورت میگیرد که از این طریق بیننده میتواند به این مسئله پی ببرد که دکتر ازچه شخصیتی برخوردار است و چرا داماد با نظر او مخالف است و تضادهای شخصیتی و تفاوت دو دیدگاه فرزندانش و خانواده را میتوان شاهد بود.
این تهیه کننده خاطر نشان کرد: نشان دادن نقطه ضعف زن نسبت به همسرش، بیماری دختر، معرفی وکیل و... از جمله مسائلی است که درهمان چند قسمت نخست گنجانده شده است تا بیننده از تماشای اثر لذت ببرد. درگیری میان داماد و پدر زن که مشکلشان ازهمان قسمت اول و دوم مشخص میشود و معرفی داماد به عنوان شخصیتی منفی که در تضاد با سایر افراد قرار دارد از جمله تمهیداتی است که برای ایجاد جذابیت توام با معرفی صورت گرفته است.
بنایی، راجع به این که استفاده از دیالوگ گوییهای طولانی یک شخصیت یا اختصاص زمان به نسبت زیادی از یک قسمت مجموعه به گفتوگوی میان دو کاراکتر از جمله ایرادهایی است که در مورد بیشتر سریالهای تلویزیونی صدق میکند، اظهار داشت: اگر این دیالوگها بنا به ضرورت قصه و بر اساس فضای حسی صحنههای مختلف سریال آورده شده باشد، برای بیننده تلویزیونی قابل تحمل و پذیرفتنی
است. اما اگر غیر از این باشد، حق با شماست و صحنهای کم تحرک و کم لوکیشن یا دیالوگهای طولانی درهر اثری خسته کننده خواهد بود. اما این سریال را میتوان به عنوان یکی از سریالهای پر لوکیشن تلویزیون به حساب آورد که همانند یک اثر سینمایی از سکانسهای متعدد و پلانهای زیادی برخوردار است. این مسئله که در مورد دیالوگهای طولانی به آن اشاره شد، ما کوشیدهایم در این اثر کمتر دیده شود. یک صحنه عاطفی یا احساسی تاثیر گذار را در حال دویدن نمیتوان ضبط کرد. چون با ذات و اساس اثر هماهنگی ندارد. مهمتر این که بر اساس نظر کارشناسان بین 50 تا 70 درصد یک اثر تلویزیونی را دیالوگ تشکیل میدهد و این مسئله به خاطر ذات تلویزیون است که صفحه ای کوچک دارد و بیشتر مخاطبان آن را بینندگان عام تشکیل میدهند.
وی ادامه داد: ما در مورد این فیلم به مسئله ریتم هم توجه خاصی داشتیم و اتفاقات را به ترتیبی جلو بردیم که قصه از ریتمی مناسب برخوردار باشد. درحال حاضر، بیشتر مجموعههای تلویزیونی خارجی که از تلویزیون پخش میشود، در ژانر حادثهای و اکشن هستند و همین مسئله باعث تند شدن ریتم به دلیل اتفاقات مختلف و تعقیب و گریز موجود در قصه میشود. اما آثار عاطفی و خانوادگی به دلیل شرایط درونی داستان، ریتمی به نسبت کندتر دارند که با توجه به مضمون اجتناب ناپذیر به نظر میرسد.
بنایی درباره طراحی صحنه و لباس سریال و توجه به انعکاس درونیات شخصیت با نگاه به شرایط موجود قصه و نمود در رنگها و شرایط لباس و صحنه هر قسمت از اثر یادآور شد: در سریالهای تلویزیونی معمولا وقتی اتفاق در یک بیمارستان یا مدرسه میافتد، از لوکیشن مورد نظر استفاده میکنند. در حالی که ما اقدام به ساخت دکور کردیم و بخشهایی از کار را درآوردیم. به این ترتیب بر شکل و رنگ صحنه تسلط بیشتری داشتیم. در مورد لباسها نیز تا حد امکان به مسئله نمادها و رنگشناسی توجه شده است. برای نمونه ما شکل لباس پاوهای با کرمانشاهی را متفاوت کردیم تا به خوبی تغییر طراحیها مشخص شود. البته باید به این نکته توجه داشت که یک سریال تلویزیونی باید به گونه رئالیستی نزدیک تر از سایر گونههای تولید باشد. چون مخاطب عام با نماد شناسی یا شکلهای فرمالیستی و سورئالیستی کمتر میتواند ارتباط برقرار کند و فرم گرایی بیش از اندازه، اثر را با ذهن بیننده بیگانه میکند.
وی تاکید کرد: تلویزیون رسانهای است که برای تمامی مردم ایران در همه بخشها و شهرستانهای کشور پخش میشود. از طرف دیگر، وقتی خانواده شبها در کنار هم جمع میشوند نیازمند اثری لطیف و خانوادگی هستند که داستان آن با فرهنگ و شرایط جامعه همخوانی داشته باشد و از نظر برقراری ارتباط با مخاطب شرایط خوبی را فراهم سازد. از این رو تمامی اجزا یک سریال از نماها، صحنه و لباس، داستان و بازیها باید به گونهای باشد که بیننده موفق به درک اثر شود.